روابط افغانستان و پاکستان یکی از پایدارترین، پیچیدهترین و چندلایهترین تعاملات در جنوب و مرکز آسیا را شکل میدهد. برخلاف بسیاری از روابط میاندولتی معاصر که عمدتاً در چارچوب دیپلماسی پساکولونیال تعریف میشوند، این رابطه ریشهای عمیق در تاریخ تمدنی مشترک، سنتهای دینی، تداومهای قومی، جابهجاییهای جمعیتی و وابستگیهای اقتصادی دارد. بسیار پیش از تأسیس پاکستان بهعنوان کشوری مستقل در سال ۱۹۴۷ و پیش از مواجههٔ افغانستان با واقعیتهای دولت-ملت مدرن، جوامع دو سوی این مرز از طریق جغرافیا، ایمان، تجارت و فرهنگ به یکدیگر پیوند خورده بودند. افغانستان که اغلب از آن بهعنوان «چهارراه آسیا» یاد میشود، در طول تاریخ نقشی فرهنگی، راهبردی و روانی بهعنوان پل میان آسیای مرکزی، فلات ایران و شبهقارهٔ هند ایفا کرده است، در حالی که سرزمینهای پاکستان امروزی طبیعیترین گذرگاه افغانستان به سوی جنوب آسیا، دریای عرب و جهان گستردهٔ اسلامی بودهاند. این همجواری موجب شد که حیات فرهنگی و دینی افغانستان بهطور عمیق در بافت اجتماعی پاکستان تنیده شود.
در طول تاریخ، حرکت سپاهیان، بازرگانان، علما، اولیا و مسافران از افغانستان به شبهقارهٔ هند، اخلاق دینی و تخیل فرهنگی این منطقه را شکل داده است. گذرگاههایی چون خیبر، بولان و دیگر مسیرها، کابل، قندهار، غزنی و هرات را به پیشاور، لاهور، مولتان و دهلی پیوند میدادند. این مسیرها صرفاً راههای نظامی نبودند، بلکه شریانهای تمدنی محسوب میشدند که زبانها، اندیشههای دینی، سنتهای هنری و شیوههای بازرگانی را در طول قرنها بهطور پیوسته منتقل میکردند. از همین رو، حضور فرهنگی افغانستان در پاکستان نه مقطعی و نه تصادفی، بلکه مستمر، ارگانیک و دگرگونساز بوده و اثرات عمیقی بر هنجارهای اجتماعی، اندیشهٔ سیاسی و عمل دینی برجای گذاشته است.
دین نیرومندترین و پایدارترین پیوند میان افغانستان و پاکستان باقی مانده است. اکثریت قاطع مردم هر دو کشور پیرو اسلاماند، عمدتاً در چارچوب سنت اهلسنت و عمدتاً همسو با فقه حنفی. نفوذ مکتب فکری دیوبندی در هر دو جامعه، آشنایی ایدئولوژیک و همبستگی معنوی را بیش از پیش تقویت کرده است. این بنیان دینی مشترک در طول تاریخ زمینهساز همکاری، همدلی متقابل و بسیج جمعی در دورههای بحران بوده است. جهاد افغانستان علیه اتحاد جماهیر شوروی در دههٔ ۱۹۸۰ نمونهای برجسته از این آگاهی دینی مشترک است؛ زمانی که جامعه، رهبری دینی و نهادهای پاکستان بهطور گسترده در حمایت از مقاومت افغانستان بسیج شدند و روایتی مشترک از ایمان، ایثار و مبارزه شکل گرفت که همچنان در حافظهٔ جمعی دو ملت زنده است.
پیوندهای معنوی میان افغانستان و پاکستان بهویژه در میراث مشترک تصوف منطقه آشکار است. اولیا و عالمان افغان نقشی تعیینکننده در گسترش و تثبیت اسلام در شبهقاره ایفا کردند. از برجستهترین این چهرهها حضرت علی هجویری، مشهور به داتا گنجبخش، است که در قرن یازدهم میلادی از غزنی به لاهور مهاجرت کرد. آرامگاه او امروز یکی از مهمترین مراکز معنوی پاکستان بهشمار میرود و سالانه میلیونها زائر از اقشار مختلف اجتماعی را جذب میکند. تداوم ارادت به اولیای برخاسته از افغانستان در پاکستان، گواه روشنی بر پیوستگی عمیق دینی میان دو جامعه و نشاندهندهٔ آن است که چگونه معنویت افغانستان به بخشی جداییناپذیر از اسلام جنوب آسیا بدل شده است.
تاریخ سیاسی افغانستان و پاکستان نیز بر این درهمتنیدگی صحه میگذارد. در قرن هجدهم، هر دو منطقه تحت حاکمیت امپراتوری درانی، بنیانگذاریشده بهدست احمدشاه درانی، متحد بودند. این امپراتوری گسترهای وسیع شامل افغانستان امروزی، پنجاب، سند، بلوچستان، کشمیر و بخشهایی از شمال هند را دربر میگرفت. دورهٔ درانی پیوندهای سیاسی، قبیلهای و فرهنگی پایداری را بنیان نهاد که همچنان برداشتها از سرنوشت مشترک و امنیت بههمپیوسته را شکل میدهد. خاطرهٔ این فضای سیاسی مشترک، این تصور ماندگار را تقویت میکند که افغانستان و پاکستان موجودیتهایی ذاتاً مرتبطاند، نه دولتهایی دور یا بیگانه.
مرز طولانی مشترک افغانستان و پاکستان، به طول بیش از ۲۵۰۰ کیلومتر، هم فرصت و هم چالش بهشمار میآید. این مرز از اجتماعیترین و نفوذپذیرترین مرزهای جهان است که روزانه بازرگانان، خانوادهها، کارگران، زائران و دانشجویان از آن عبور میکنند. چنین رفتوآمدی تماسهای گستردهٔ مردمی، پیوندهای خویشاوندی و تبادل اقتصادی را ممکن ساخته و زندگی فرهنگی افغانستان را بهطور عمیق در مناطق مرزی و شهرهای بزرگ پاکستان نهادینه کرده است. در عین حال، این مرز صحنهٔ ناامنی، منازعه و رقابتهای راهبردی نیز بوده و ماهیت دوگانهٔ همجواری را بهعنوان هم پل و هم گسل آشکار ساخته است.
یکی از آشکارترین جلوههای حضور فرهنگی و اجتماعی افغانستان در پاکستان، جمعیت پناهندگان افغان است. از زمان تهاجم شوروی به افغانستان، پاکستان میزبان میلیونها پناهندهٔ افغان بوده و به یکی از بزرگترین کشورهای پذیرندهٔ پناهندگان در جهان بدل شده است. پناهندگان افغان در پاکستان بهصورت جوامعی منزوی باقی نماندهاند؛ بلکه در جامعهٔ میزبان ادغام شده، کسبوکار راهاندازی کرده، فرزندان خود را به مدارس و دانشگاهها فرستاده، با خانوادههای محلی وصلت کرده و در اقتصاد شهری و روستایی مشارکت داشتهاند. در نتیجه، خوراک، زبان، پوشش، آیینهای دینی و شیوههای اجتماعی افغانها به بخشی آشنا از زندگی روزمرهٔ پاکستان، بهویژه در شهرهایی چون پیشاور، کویته، کراچی و اسلامآباد، تبدیل شده است.
در درون این حضور گسترده، جامعهٔ هزاره بُعدی متمایز و مهم را نمایندگی میکند. هزارهها که عمدتاً شیعیمذهب و دارای ریشههای آسیای مرکزی هستند، جمعیت قابلتوجهی در پاکستان، بهویژه در کویته، تشکیل دادهاند. با وجود چالشهای امنیتی جدی، جامعهٔ هزاره سهم معناداری در حیات آموزشی، اقتصادی و فرهنگی پاکستان داشته و همزمان پیوندهای فراملی خود با افغانستان را حفظ کرده است. حضور آنان تنوع قومی و مذهبی جامعهٔ افغانستان و نقش پیچیدهٔ هویتهای افغان در شکلدهی به چشمانداز چندفرهنگی پاکستان را برجسته میسازد.
تعاملات فرهنگی و دانشگاهی میان افغانستان و پاکستان بهتدریج از طریق نهادهای جامعهٔ مدنی نهادینه شده است که برجستهترین آنها «مرکز مطالعات افغانستان» در اسلامآباد است. این مرکز بهعنوان نهاد خواهر «مرکز پژوهشها و مطالعات امنیتی» فعالیت میکند و بستری مستقل برای ترویج پژوهش دانشگاهی، مشارکت جوانان، تبادل فرهنگی و گفتوگوی آگاهانه میان دو کشور فراهم میآورد. این مرکز بر این باور استوار است که پاکستان و افغانستان میراث تمدنی مشترکی دارند که زیر سایهٔ تنشهای دولتی و بیاعتمادی سیاسی قرار گرفته است. با تقویت تماسهای مردمی، پژوهشهای مشترک، فعالیتهای ورزشی، همکاری رسانهای و توانمندسازی جوانان، مرکز میکوشد خصومتها را کاهش داده و شکاف اعتماد را ترمیم کند.
اهداف مرکز مطالعات افغانستان بازتابدهندهٔ درکی عمیقتر از این واقعیت است که صلح پایدار صرفاً از طریق سازوکارهای دولتی تحمیلپذیر نیست، بلکه باید در سطح جامعه پرورش یابد. با درگیر کردن جوانان بهعنوان پیامآوران صلح، ترویج گفتمان آگاهانه دربارهٔ مسائل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، و تقویت همکاری در حوزههایی چون آموزش، بهداشت، تجارت و ورزش، این مرکز الگویی آیندهنگر از دیپلماسی فرهنگی مبتنی بر پیوندهای انسانی ارائه میدهد.
تعامل اقتصادی همواره همراه با تبادل فرهنگی بوده و تجارت همچنان ستون اصلی ارتباط افغانستان با پاکستان بهشمار میرود. پاکستان مدتهاست بزرگترین شریک تجاری افغانستان، مقصد اصلی صادرات و مهمترین مسیر ترانزیتی آن بوده است. بازارهای افغانستان به بنادر پاکستان وابستگی زیادی دارند و صنایع پاکستان نیز به واردات محصولات کشاورزی و معدنی افغانستان متکیاند. گذرگاههایی چون تورخم، چمن و غلامخان صرفاً نقاط گمرکی نیستند، بلکه فضاهای اجتماعیاند که در آنها تجارت، فرهنگ و زندگی روزمره درهم میآمیزد. ترانزیت از طریق بنادر پاکستان کوتاهترین و مقرونبهصرفهترین دسترسی افغانستان به بازارهای جهانی را فراهم میکند و وابستگی متقابل اقتصادی را تقویت میسازد.
نهادینهسازی همکاری اقتصادی بهروشنی در «اتاق مشترک بازرگانی و صنعت پاکستان–افغانستان» متجلی است. این نهاد که با همکاری اتاقهای بازرگانی برجستهٔ دو کشور تأسیس شده، تلاشی بخش خصوصیمحور برای مصونسازی روابط اقتصادی از نوسانات سیاسی بهشمار میآید. این اتاق به ترویج تجارت قانونی، تسهیل سرمایهگذاری، حل اختلافات تجاری، مهار قاچاق و تشویق انتقال فناوری میپردازد و همکاری اقتصادی را مسیری بهسوی صلح، ثبات و مقابله با افراطگرایی میداند.
با وجود این پیوندهای عمیق فرهنگی، دینی و اقتصادی، روابط افغانستان و پاکستان بهشدت از دههها منازعه متأثر شده است. تهاجم ایالات متحده به افغانستان در سال ۲۰۰۱، حضور طولانی نیروهای خارجی، رقابتهای منطقهای و ظهور شبکههای مسلح، روابط دوجانبه را بهشدت تحت فشار قرار دادهاند. اتهامات مربوط به فعالیتهای فرامرزی، درگیریهای مرزی و بیاعتمادی متقابل، بارها بر پیوندهای تاریخی سایه افکنده است. این تنشها بهویژه بر زندگی مردم عادی، بهخصوص پناهندگان افغان در پاکستان، تأثیر گذاشته است. تصمیم پاکستان برای اخراج افغانهای فاقد مدرک، چالشهای انسانی گستردهای پدید آورده و خانوادههایی را که دههها در پاکستان زیستهاند دچار گسست کرده و زیرساختهای شکنندهٔ افغانستان را تحت فشار قرار داده است.
با این حال، حتی در میانهٔ منازعه و اخراجها، روابط مردمی تابآوری چشمگیری از خود نشان داده است. مناسک دینی مشترک، آشنایی زبانی، پیوندهای خانوادگی و تعاملات روزمره همچنان دو جامعه را به یکدیگر پیوند میدهد و نشان میدهد که تنشهای سیاسی الزاماً به قطع پیوندهای اجتماعی نمیانجامد.
آموزش به یکی از سازندهترین ابزارهای تعامل فرهنگی افغانستان با پاکستان بدل شده است، بهویژه از طریق بورسیههای علامه محمد اقبال برای دانشجویان افغان که در چارچوب نظام آموزش عالی پاکستان اجرا میشود. این ابتکار نشاندهندهٔ سرمایهگذاری راهبردی در توسعهٔ انسانی، ظرفیتسازی و حسننیت بلندمدت است. با فراهمسازی دسترسی هزاران دانشجوی افغان به تحصیلات کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاههای پاکستان، این برنامه تبادل فکری، شبکههای حرفهای و روابط انسانی پایدار را تقویت میکند.
اهداف این برنامهٔ بورسیه فراتر از پیشرفت فردی است و بازسازی ملی، پیوندهای نهادی و همگرایی منطقهای را دربر میگیرد. دانشجویان افغانِ آموزشدیده در حوزههایی چون پزشکی، مهندسی، کشاورزی، مدیریت و علوم اجتماعی، با مهارتهای حیاتی برای بازسازی کشور خود بازمیگردند و همزمان تجربهٔ زیستهای از جامعهٔ پاکستان را با خود حمل میکنند. بدینسان، آموزش به شکلی قدرتمند از دیپلماسی فرهنگی بدل میشود که کلاسهای درس را به فضاهایی برای آشتی و ساختن آیندهای مشترک تبدیل میکند.
در مجموع، فعالیتهای فرهنگی و دینی افغانستان در پاکستان در ابعاد بههمپیوستهای جریان دارد: حافظهٔ تاریخی، سنت دینی، ادغام اجتماعی، همکاری اقتصادی، تبادل دانشگاهی و تحرک انسانی. این فعالیتها به نهادهای رسمی محدود نمیماند، بلکه در زندگی روزمره و از طریق آیینهای مشترک، بازارها، مساجد، محلهها و فضاهای آموزشی حضور دارد. حتی در دورههای تنش شدید سیاسی، فرهنگ افغانستان حضوری زنده در پاکستان دارد و تعاملات اجتماعی و هویتهای جمعی را شکل میدهد.
در پایان، رابطهٔ افغانستان و پاکستان را میتوان قالیچهای پیچیده دانست که از تاریخ مشترک، ایمان، مهاجرت، تجارت و تجربهٔ انسانی بافته شده است. هرچند روابط در سطح دولتها تحت فشار منازعات و ژئوپلیتیک منطقهای دستخوش نوسان بوده، پیوندهای اجتماعی تداوم و پایداری چشمگیری نشان دادهاند. نهادهایی چون مرکز مطالعات افغانستان، اتاق مشترک بازرگانی و صنعت پاکستان–افغانستان و برنامههای بورسیهٔ آموزشی، مسیرهای سازندهای برای بازاندیشی این رابطه در افق آینده فراهم میکنند. در منطقهای که اغلب با شکاف و بیاعتمادی تعریف میشود، رابطهٔ افغانستان و پاکستان یادآور این حقیقت است که تمدن مشترک و پیوندهای انسانی میتوانند فراتر از مرزها، منازعات و چرخههای سیاسی پایدار بمانند و بنیانی ماندگار برای آشتی، همکاری و پیشرفت جمعی فراهم آورند.
منابع:
https://strafasia.com/historical-and-religious-linkages-between-pakistan-and-afghanistan/
https://www.afghanstudiescenter.org/who-are-we/
https://mofa.gov.pk/kabul-bilateral-trade
https://www.pajcci.com/DyanmicTab/Index/?Id=6
https://www.abc.net.au/asia/all-you-need-to-know-about-the-pakistan-afghanistan-conflict/106017052
https://www.hec.gov.pk/english/scholarshipsgrants/amisp/Pages/default.aspx
نظر شما